احساس نا امیدی از بهبود

- سلام 

- سلام 

- مشکلت چیه عزیزم 

- خانم دکتر مگر شما به مشکلات دیگری غیر پوست هم رسیدگی می کنید.( خیلی خوشحال بودمُ با سوالش مطمئنم کرد می توانم حسابی راجع به مشکلم گلایه کنم تا دلم آروم بگیرد) 

- صورتتو ببینم 

(با دست نشانش می دهم) راه حل را می پرسم 

بی جواب یک نسخه برایم می پیچد و راهیم می کند. 

 

------------------------------------------------- 

 

احساس بهت کامل را دارم. تمام شد؟ 

یک دکتر ۹ هزار تومانی با یک نسخه ی ۹۰ هزار تومانی همین بود؟ 

 

چه خوب مشکلم را می دانست.  

دوست داشتم تا ابد از بیماری پوستیم رنج ببرم ولی تا این حد مورد کم محلی قرار نگرفته باشم.

دعوت

دعوت متفاوت ترین فیلم حاتمی کیا بود، اما باید یه لقب دیگر در کنار "متفاوت ترین" قرار بدهیم که همه چیز درست با تبلیغات پیش برود. که آن هم کسل کننده ترین است.  

                                         

 بهترین فیلم های ایرانی، با مجموع بهترین بازیگران ایرانی و به کارگردانی بهترین فیلم سازان ایرانی به علت محدودیت های زیاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه جایی برای مانور روی سوژه های جالب خود ندارند.

دعوت با توجه به اینکه سوژه ی روزی برای زوج های جوان است .می توانست بدون در نظر گرفتن محدودیت ها خیلی سوژه ی جذابی برای فیلم سازی حاتمی کیا باشد.

داستان فیلم مربوط است به چند زوج که نا خواسته فردی را به این دنیا دعوت کرده بودند و برای خلاص شدن از آنچه که دیگر وجود داشت، پا به سلاخ خانه ی سقط جنین می گذاشتند و هر یک به دلایل مختلفی پشیمان از تخت جراحی پایین می آمدند.

خوب اتفاقات خیلی قابل پیش بینی بود و همه ی ما می دانستیم که این یک جنین دیگر هم در این دنیا خواهد ماند. و اگر یکی از این خانم ها بر عکس پیش بینی ما موجود زنده ی درون شکمش را می کشت ( با فیلم برداری) همگی میخکوب جذب تماشای سقط می شدند.

حیف از این شناگران خوب که به این بی آبی دچار شدند.